چرا کودک دزدی میکند؟ علی عابدی ـ بخش اول
یکی از ناهنجاریهای رفتاری رایج در میان انسانها به ویژه کودکان و نوجوانان در جوامع مختلف دنیا، سرقت یا دزدی است که به صورتهای مختلف بروز میکند. متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسان و مددکاران اجتماعی تاکنون تعاریف زیادی دربارة سرقت، علل و عوامل پیشگیری و درمان آن ارائه کردهاند که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود. از نظر لغوی سرقت
یک واژة عربی است که در زبان فارسی به معنی دزدی یا بردن اموال دیگری معنی میشود. روانشناسی نوجوانان در فرهنگ لاروس، سرقت به معنی ربودن آمده و بیشتر به خصیصة پنهانی بودن انجام یک عمل توجه شده است.سرقت از نظر اصطلاحی نیز تعریفهای مختلفی دارد. مثلاً در فرهنگ معین به گرفتن و بردن مال کسی با زور یا فریب، سرقت گفته میشود، و در قانون حد و قصاص، سرقت عبارت از این است که انسان مال دیگری را به طور پنهانی برُباید (ماده 212 قانون حد و قصاص جمهوری اسلامی ایران).در تعریف دیگر میتوان گفت که دزدی عملی است که فرد بدون اطلاع و رضایت صاحب اصلی، شیء یا اشیاء شخصی را برداشته و قصد تملک در آن را داشته باشد و این مسئله بدون در نظر گرفتن اهداف و انگیزههای آن دزدی محسوب میشود. ارتکاب این عمل میتواند در فرد مرتکب یک شخصیت اجتماعی جدید ایجاد کند که به ادامه و تکرار آن منجر شود. از نظر دینی، عمل دزدی فعل حرامی بوده، فرد در برابر اشیاء دزیده شده ضامن بوده و باید اصل شیء یا در صورت صدمه دیدن و یا از بین رفتن اصل شیء عین آن را به صاحبش بپردازد.
سرقت در صورتی موجب حد می شود که دارای شرایط ذیل باشد:
1ـ سارق به حد بلوغ رسیده باشد.
2ـ سارق در حال سرقت عاقل باشد. برای اطلاع از علل و انگیزههای سرقت در جوانان باید وضع کودک را در سنین اولیه مورد بررسی قرار داد. طفل از یک سالگی بین اشیایی که روبروی او هستند، یکی را انتخاب میکند برمی دارد، ولی ارزش آن را درک نمیکند. در سنین 5 یا 4 سالگی بدون اینکه نتایج ربودن را درک کند، اسباب بازی برادر یا خواهر خود را برمیدارد. علت ارتکاب سرقت را جرمشناسان، روانشناسان و روانپزشکان مورد تحقیق قرار دادهاندو اذعان دارند که سرقت قبل از 13 سالگی حائز اهمیت است و اگر روشهای اصلاحی اجراء نشود، سارقین به صورت حرفهای در خواهند آمد.
انواع اشیایی را که اطفال و جوانان میربایند در سنین مختلف نسبت به مقتضیات اجتماعی و اقتصادی فرق میکند. مثلاً در زمان جنگ، اطفال و نوجوانان برای رفع گرسنگی و حفظ حیات، البسه و مواد خوراکی را میربایند.
اشکال سرقت
دزدی افراد به ویژه کودکان و نوجوانان انواع گوناگونی دارد. مثلاً برخی سرقت را براساس نیاز سارق به دو صورت زیر تقسیم میکنند.
الف: دزدیهایی که به منظور نیازمندیهای فردی و جسمانی انجام میگیرد. به طور مثال: بچة گرسنه از مغازه محله بیسکویت یا کیک برمیدارد.
ب ـ دزدیهای بیمارگونه که دزد بدون نیاز به یک شی آن را برمیدارد. برخی دیگر از سرقت براساس شیوة دزدی سارق تقسیمبندی میکنند که عبارتند از:
1ـ سرقت ساده که بدون توسل به زور انجام میشود.2ـ سرقت با توسل به زور و تهاجم که به طور فردی و یا دسته جمعی اتفاق میافتد (ستوده 1385 ص 256) دکتر نادری و نراقی براساس شرایط روانی محیطی فرد دزدی را به 5 دسته تقسیم کردهاند. 1ـ دزدی هوشیارانه، 2ـ دزدی احمقانه، 3ـ دزدی انتخابی، 4ـ دزدی انفرادی یا دسته جمعی، 5 ـ دزدی بدون قید و شرط
دزدیـهـای کـودکـان و نـوجـوانـان در دورههـای پیش دبستانی، دبستانی و متوسطه، علل و عوامل متعددی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
1) عدم رشد عقلانی: با توجه به اینکه کودک رشد جسمانی و روانی کافی ندارد و هنوز به مرحله شناخت دقیق محیط اطراف خود نرسیده است و با منطق و اخلاق حاکم بر جامعه آشنا نشده است، ممکن است به اعمالی دست بزند که از نظر اولیاء و مربیان و بزرگسالان جامعه دزدی محسوب شود.
در چنین مواردی راه اصلاح این است که در درجة اول به تربیت خانوادگی و اولیه کودک توجه و سپس از طریق تربیت صحیح و عاقلانه، ناهنجاریهای رفتاری او را اصلاح کرد.
2) نیاز اجتماعی: گاهی کودک یا نوجوان به دلیل نداشتن یک شیء مورد علاقه مجبور به دزدیدن آن شیء میشود.
اگر دقت کنیم متوجه میشویم که محرومیت کودک از اشیاء و وسایل موردنیاز و علاقهاش موجب دست زدن وی به چنین کاری میشود.
به نقل از روزنامه اطلاعات 23/101/1387
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان