javahermarket

javahermarket

javahermarket

شخصیت چیست؟ - مقالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
سفارش تبلیغ
  شخصیت چیست؟

تعریف شخصیت عملاً کار بسیار دشواری است. به خصوص آن که تعریف شخصیت از دیدگاه مردم با تعریف شخصیت از دیدگاه روانشناسان تفاوت‌هایی دارد.                           

شخصیت از دیدگاه روانشناسان عبارت است از خصوصیات و شیوه‌های رفتاری و کیفیت سازگاری فرد که جنبه‌ی دائمی داشته، فرد را از دیگران متمایز می‌کند و سبب ارتباط بین او و دیگران در محیط می‌گردد. نگرش‌های فرد نسبت به خودش، عادت‌های رفتاری، نگرش فرد نسبت به دیگران و نوع اندیشیدن و چگونگی شیوه‌های بیان آن، رغبت‌ها و آرزوهای فرد، طرح‌ها و برنامه‌های او در زندگی و به طور کلی نگرش وی نسبت به زندگی، سازگاری کلی فرد که الگوی خاصی در زندگی برای او تشکیل می‌دهد را شخصیت می‌نامند. شخصیت بسیار پیچیده و دارای قابلیت رشد دادن می‌باشد. که عوامل متعددی در رشد آن دخالت دارد. برخی از عوامل دارای ماهیت بیولوژیکی است که مبانی وراثت را تشکیل می‌دهد. تواناییهای ذهنی فرد عامل دیگر در رشد شخصیت است و عوامل فرهنگی و محیطی نیز نقش مهمی در ساخت و رشد شخصیت دارد. از نظر توارث عناصر، ژنتیکی، فیزیولوژیکی و جسمانی و از نظر محیطی مسائلی مانند شرایط قبل از تولد، تجارب ماههای اولیه‌ی زندگی، نظام خانواده و روابط درون خانواده، تجارب کودکی، بلوغ و نهادهای آموزشی نیز هر کدام در جائی خود مطرح می‌باشند. اگر الگوهای معمول پاسخ افراد را در برابر موقعیت‌ها بشناسیم بهتر می‌توانیم رفتار او را در موقعیت‌های جدید پیش‌بینی کنیم. انسانی که با ویژگی‌های ژنتیکی و جسمانی خاصی به دنیا می‌آید، ارتباط بعدی او با محیط اطرافش خواهد بود. در واقع ویژگی‌های ژنتیکی افراد در محیط مناسب قادر خواهد بود در شکل‌گیری شخصیت نقش خود را ایفا نماید. به عنوان مثال: هر نوزاد با مقدار توانایی‌ها و استعدادهای گوناگون متولد می‌شود. اما شکوفا شدن یا نشدن این استعدادها و توانایی‌ها بستگی به محیطی دارد که در آن قرار می‌گیرد و رشد می‌کند. زیرا عوامل محیطی زمینه ساز رشد و توسعه‌ی جنبه‌های وراثتی و ایجاد کننده‌ی بسیاری از خصوصیات اکتسابی شخصیت می‌باشند. ویژگی‌های وراثتی برای تحقق و رشد خود به زمینه‌ای مناسب نیاز دارند و این محیط است که زمینه را فراهم می‌سازد تا این توانایی‌ها شکوفا شوند. در مراحل رشد شخصیت از فرد انتظار می‌رود به سازگاری و رفتارهای سازگارانه دست یابد زیرا سازگاری جریانی پویاست. هر فرد به محیط و تغییراتی که در آن رخ می‌دهد پاسخ‌هایی می‌دهد. تعیین این که شخص تا چه اندازه می‌تواند با محیط و تغییرات آن سازگار شود به دو عامل بستگی دارد، یکی خصوصیات شخص یعنی مهارتها، نگرش‌ها، حالات بدنی و دیگری موقعیت‌هایی که با آن مواجه می‌شود مانند کشمکش‌های خانوادگی و بلاهای طبیعی این دو عامل با هم در تعیین سازگاری، خشنودی و کامیابی یا شکست و کناره گیری فرد موثرند. چون شخص و محیط همواره در حال تغییر و تحول‌اند، پس سازگاری باید همواره با توجه به این دو عامل صورت پذیرد. تغییرات فوق‌العاده سریع درونی، فشار خاصی بر توانایی‌های سازگاری فرد وارد می‌سازند. بعضی از افراد ممکن است در موقعیتی که دیگران نمی‌توانند خود را در آن سازگار کند، رفتاری سازگارانه داشته باشند.

رفتارهای سازگارانه به رفتارهای بهنجار تعریف می‌شوند. این گونه رفتارها دلالت بر استانداردها دارد و زمانی نابهنجار نامیده می‌شود که سازگاری فرد نامطلوب گردد. بسیاری از دانشمندان اجتماعی این نظریه را بیان داشته‌اند که تطبیق رفتار با استانداردهای اجتماعی نشانگر بهنجار بودن آن است، در حالی که انحراف از این استانداردها دلیل نابهنجار بودن آن است تا زمانی که رفتاری مورد قبول باشد نمی‌تواند نابهنجار تلقی شود. بر اساس این تعریف رفتار زمانی نابهنجار است که جامعه آن را نابهنجار بداند. یعنی رفتار طبیعی، رفتاری است که اجتماع توقع دارد. البته تنها این ملاک نیست بلکه رفتار طبیعی رفتاری است که رفاه فرد و سرانجام رفاه جامعه را تامین نماید. رفاه تنها شامل بقای نفس نیست بلکه رشد و کمال فرد و تحقق توانایی‌های بالقوه‌ی وی را نیز در بر می‌گیرد. بنابراین وقتی انسان در محیط مساعدی قرار بگیرد و شخصیت وی خوب شکل بگیرد، فرصت می‌یابد که نیروی بالقوه و خلاق خود را آزاد نموده و برای تحقق توانایی‌های مثبت خود گام برداشته جلو رود و اگر محیط و شرایط سدی برای تحقق توانایی‌های وی ایجاد نماید موجب اضطراب در فرد خواهد شد که اختلال‌های شخصیت را در فرد بوجود می‌آورد.

فرنگیس نجارزاده

 

تعریف شخصیت عملاً کار بسیار دشواری است. به خصوص آن که تعریف شخصیت از دیدگاه مردم با تعریف شخصیت از دیدگاه روانشناسان تفاوت‌هایی دارد.                            <**ادامه مطلب...**>

شخصیت از دیدگاه روانشناسان عبارت است از خصوصیات و شیوه‌های رفتاری و کیفیت سازگاری فرد که جنبه‌ی دائمی داشته، فرد را از دیگران متمایز می‌کند و سبب ارتباط بین او و دیگران در محیط می‌گردد. نگرش‌های فرد نسبت به خودش، عادت‌های رفتاری، نگرش فرد نسبت به دیگران و نوع اندیشیدن و چگونگی شیوه‌های بیان آن، رغبت‌ها و آرزوهای فرد، طرح‌ها و برنامه‌های او در زندگی و به طور کلی نگرش وی نسبت به زندگی، سازگاری کلی فرد که الگوی خاصی در زندگی برای او تشکیل می‌دهد را شخصیت می‌نامند. شخصیت بسیار پیچیده و دارای قابلیت رشد دادن می‌باشد. که عوامل متعددی در رشد آن دخالت دارد. برخی از عوامل دارای ماهیت بیولوژیکی است که مبانی وراثت را تشکیل می‌دهد. تواناییهای ذهنی فرد عامل دیگر در رشد شخصیت است و عوامل فرهنگی و محیطی نیز نقش مهمی در ساخت و رشد شخصیت دارد. از نظر توارث عناصر، ژنتیکی، فیزیولوژیکی و جسمانی و از نظر محیطی مسائلی مانند شرایط قبل از تولد، تجارب ماههای اولیه‌ی زندگی، نظام خانواده و روابط درون خانواده، تجارب کودکی، بلوغ و نهادهای آموزشی نیز هر کدام در جائی خود مطرح می‌باشند. اگر الگوهای معمول پاسخ افراد را در برابر موقعیت‌ها بشناسیم بهتر می‌توانیم رفتار او را در موقعیت‌های جدید پیش‌بینی کنیم. انسانی که با ویژگی‌های ژنتیکی و جسمانی خاصی به دنیا می‌آید، ارتباط بعدی او با محیط اطرافش خواهد بود. در واقع ویژگی‌های ژنتیکی افراد در محیط مناسب قادر خواهد بود در شکل‌گیری شخصیت نقش خود را ایفا نماید. به عنوان مثال: هر نوزاد با مقدار توانایی‌ها و استعدادهای گوناگون متولد می‌شود. اما شکوفا شدن یا نشدن این استعدادها و توانایی‌ها بستگی به محیطی دارد که در آن قرار می‌گیرد و رشد می‌کند. زیرا عوامل محیطی زمینه ساز رشد و توسعه‌ی جنبه‌های وراثتی و ایجاد کننده‌ی بسیاری از خصوصیات اکتسابی شخصیت می‌باشند. ویژگی‌های وراثتی برای تحقق و رشد خود به زمینه‌ای مناسب نیاز دارند و این محیط است که زمینه را فراهم می‌سازد تا این توانایی‌ها شکوفا شوند. در مراحل رشد شخصیت از فرد انتظار می‌رود به سازگاری و رفتارهای سازگارانه دست یابد زیرا سازگاری جریانی پویاست. هر فرد به محیط و تغییراتی که در آن رخ می‌دهد پاسخ‌هایی می‌دهد. تعیین این که شخص تا چه اندازه می‌تواند با محیط و تغییرات آن سازگار شود به دو عامل بستگی دارد، یکی خصوصیات شخص یعنی مهارتها، نگرش‌ها، حالات بدنی و دیگری موقعیت‌هایی که با آن مواجه می‌شود مانند کشمکش‌های خانوادگی و بلاهای طبیعی این دو عامل با هم در تعیین سازگاری، خشنودی و کامیابی یا شکست و کناره گیری فرد موثرند. چون شخص و محیط همواره در حال تغییر و تحول‌اند، پس سازگاری باید همواره با توجه به این دو عامل صورت پذیرد. تغییرات فوق‌العاده سریع درونی، فشار خاصی بر توانایی‌های سازگاری فرد وارد می‌سازند. بعضی از افراد ممکن است در موقعیتی که دیگران نمی‌توانند خود را در آن سازگار کند، رفتاری سازگارانه داشته باشند.

رفتارهای سازگارانه به رفتارهای بهنجار تعریف می‌شوند. این گونه رفتارها دلالت بر استانداردها دارد و زمانی نابهنجار نامیده می‌شود که سازگاری فرد نامطلوب گردد. بسیاری از دانشمندان اجتماعی این نظریه را بیان داشته‌اند که تطبیق رفتار با استانداردهای اجتماعی نشانگر بهنجار بودن آن است، در حالی که انحراف از این استانداردها دلیل نابهنجار بودن آن است تا زمانی که رفتاری مورد قبول باشد نمی‌تواند نابهنجار تلقی شود. بر اساس این تعریف رفتار زمانی نابهنجار است که جامعه آن را نابهنجار بداند. یعنی رفتار طبیعی، رفتاری است که اجتماع توقع دارد. البته تنها این ملاک نیست بلکه رفتار طبیعی رفتاری است که رفاه فرد و سرانجام رفاه جامعه را تامین نماید. رفاه تنها شامل بقای نفس نیست بلکه رشد و کمال فرد و تحقق توانایی‌های بالقوه‌ی وی را نیز در بر می‌گیرد. بنابراین وقتی انسان در محیط مساعدی قرار بگیرد و شخصیت وی خوب شکل بگیرد، فرصت می‌یابد که نیروی بالقوه و خلاق خود را آزاد نموده و برای تحقق توانایی‌های مثبت خود گام برداشته جلو رود و اگر محیط و شرایط سدی برای تحقق توانایی‌های وی ایجاد نماید موجب اضطراب در فرد خواهد شد که اختلال‌های شخصیت را در فرد بوجود می‌آورد.

فرنگیس نجارزاده

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

 گنجى که...   

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش


ساعت فلش

لوگوی دوستان


ویرایش

دوستان

ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ

javahermarket

javahermarket

javahermarket